پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ |۱۹ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 21, 2024
مسعود اسداللهی

حوزه/ دکتر مسعود اسداللهی تحلیگر ارشد مسائل غرب آسیا و لبنان گفت: جنگ در سوریه فرصتی جدید برای حزب الله لبنان فراهم آورد که نه تنها خطر تکفیری ها را برای لبنان بلکه برای سوریه و ایران و منطقه از بین برد.

به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه، جنگ 33 روزه لبنان معروف به "حرب تموز" از جمله عبرت های تاریخی برای جهانیان بود که اراده پولادین گروهی اندک بر گنبد آهنین و تجهیزات گسترده گروهی متجاوز و خودکامه پیروز گشت؛ جنگی که قرار بود در طول یک هفته با شکست و نابودی حزب الله به پایان برسد و سر آغازی برای یک خاورمیانه جدید باشد، اما بیش از یک ماه به طول انجامید و حزب الله لبنان نه تنها در این جنگ بلکه در جنگ جهانی سوریه نیز سر افرازنه با حضور به موقع و قوی خود باعث برهم زدن مجدد معادلات جبهه صیونیستی آمریکایی شد.

در همین راستا سرویس بین الملل خبرگزاری حوزه با دکتر مسعود اسد اللهی استاد دانشگاه و تحلیلگر ارشد حوزه غرب آسیا و لبنان به گفت و گو پرداخته است.

 

متن گفت و گو به شرح زیر است:

حوزه: به نظر شما جنگ 33 روزه لبنان با چه اهدافی آغاز شد و چه مقدار بر سرنوشت کشورهای منطقه تاثیر گذار بود؟

جنگ 33 روزه بسیار تعیین کننده و سرنوشت ساز بود که در پی آن معادلات در غرب آسیا و خاورمیانه تغییر کرد؛ چراکه بعد از حمله آمریکا به عراق و سقوط صدام، آمریکایی ها طرحی را داشتند برای حاکمیت منطقه که بر اساس آن، می خواستند خاورمیانه جدید را شکل دهند و مرحله بعد از عراق این بود که به ایران حمله کنند و شاهد این بودیم که در زمان جرج بوش پسر، وی مرتبا صحبت از وجود گزینه نظامی بر روی میز می کرد.

 

جنگ 33 روزه لبنان مقدمه ای برای جنگ علیه ایران بود

 اما بحثی که مطرح بود قبل از حمله به ایران این بود که اسرائیلی ها معتقد بودند قبل از حمله به ایران باید قدرت موشکی نظامی حزب الله لبنان از بین برود چون مطمئن بودند اگر آمریکایی‌ها به ایران حمله کنند نه تنها خود ایران به صورت مستقیم پاسخ می دهد، بلکه حزب الله لبنان به نفع ایران وارد جنگ خواهد شد و فلسطین اشغالی را مورد حمله موشکی قوی قرار خواهد داد.

بر این اساس طبق توافقی که بین آمریکایی ها و اسراییلی ها در سال 2006 انجام شد؛ قرار شد در ابتدا برای از بین بردن حزب الله به لبنان حمله کنند و بعد از آن وقتی خیالشان از حزب الله راحت شد، حمله به ایران و تاسیسات هسته ای ایران انجام دهند. بنابراین جنگ با این هدف از سوی اسراییلی ها و با حمایت کامل آمریکایی ها آغاز شد.

آنها ابتدا فکر می کردند ظرف یکی دو هفته جنگ خاتمه پیدا خواهد کرد و قدرت نظامی حزب الله نابود خواهد شد، اما بر خلاف پیش بینی های آنها جنگ نه تنها یک هفته بلکه بیش از یک ماه طول کشید و در این جنگ با وجود این که اسراییلی ها بزرگترین جنایات را انجام دادند  و صدها هزار نفر از مردم لبنان و به خصوص شیعیان لبنان را از جنوب لبنان از منطقه بقاع و ضاحیه در جنوب بیروت آواره کردند ولی موفق نشدند قدرت حزب الله را در هم بشکنند.

 

اتخاذ جنگ چریکی و اراده قوی عامل پیروزی حزب الله لبنان بود

 حزب الله با وجود اینکه با طرف مقابلش توازن قوا وجود نداشت و قدرت نظامی اسراییل صدها برابر قوی تر حزب الله بود، اما به دلیل اراده قو ی و اتخاذ تاکتیک مناسب در جنگ و اتخاذ جنگ چریکی و جنگ موشکی موفق شد نه تنها مقاومت کند بلکه شکست ذلیلانه ای را بر اسراییلی ها تحمیل کند به گونه ای که در روزهای پایانی جنگ 33 روزه این اسراییلی ها بودند که هرچه سریعتر به دنبال این بودند قطعنامه جدیدی تصویب شود و جنگ پایان پیدا کند اما این آمریکایی بودند که اصرار داشتند جنگ ادامه پیدا کند چون به هیچ یکی از اهداف خود دست پیدا نکرده بودند اما در نهایت وقتی دیدند هیچ راهی برای شکست دادن حزب الله وجود ندارد شکست را پذیرفتند و قطنامه 1701 امضا شد و حزب الله سرفرازانه و قهرمانانه از این جنگ خارج شد .

 

پیروزی حزب الله در جنگ تموز طرح خاورماینه جدید را از دستورکار خارج کرد

 بر اساس این بود که طرح خاورمیانه جدید از دستور کار خارج شد و آمریکاییها دیدند وقتی نمی توانند گروهی مثل حزب الله را شکست دهند چگونه قادر خواهند بود که به ایران حمله کنند بنابراین جنگ پایان پذیرفت و معادلات تغییر پیدا کرد.

 حتی محافظه کارانه جدید در آمریکا که بانی این جنگ ها در منطقه بودند مجبور شدند  یکی پس از دیگری از دولت جرج بوش استعفا بدهند و بوش بسیار عصبانی و خشمناک  از این گروه محافظه کارانه جدید بود چون آنها وی را ترغیب و تشویق به این جنگ کرده بودند اما این جنگ باعث شکست حزب جمهوری خواه در انتخابات میان دوره ای کنگره آمریکا شد و نهایتا از آنجا که کل  طرحی که آمریکا برای خاورمیانه داشت با بن بست روبرو شد و اوباما با شعار خارج کردن نیروهای آمریکایی از عراق در انتخابات 2009پیروز شد.

 

حوزه: مهمترین دستاورد حضور حزب الله لبنان در سوریه با تمام هجمه های داخلی و خارجی نسبت به این حزب انجام شده چیست؟

جنگ در سوریه فرصتی جدیدی را برای حزب الله لبنان فراهم آورد که نه تنها خطر تکفیری ها را برای لبنان، سوریه و ایران از بین برد بلکه تجربه جدیدی را برای حزب الله فراهم آورد .جنگی که حزب الله می توانست براساس آن در قالب ارتش کلاسیک و نه فقط چریکی بجنگد و در حال حاضر اسراییلی ها به شدت دچار واهمه و ترس شدند که حزب الله با تجربه ای که در جنگ سوریه به دست آورده است نه تنها قادر به یک جنگ چریکی و شهری است بلکه قادر به یک جنگ کلاسیک و تصرف سرزمینی و جنگ موشکی بسیار قوی تر شده و حزب الله با تجربه جنگی خودش تبدیل به یک بازیگر بزرگ نه تنها در لبنان و منطقه پیرامونی فلسطین اشغالی بلکه در کل جهان عرب شده است در واقع حزب الله تبدیل به یک بازیگر اصلی شده که برای هر نوع تصمیم گیری مجبورند نظر حزب الله لبنان را لحاظ کنند.

 

حوزه:باتوجه به شرایط کنونی منطقه احتمال یک جنگ مستقیم از سوی رژیم صهیونیستی علیه حزب الله لبنان در آینده نزدیک وجود دارد؟

با توجه به قدرتی که حزب الله لبنان پیدا کرده، اسراییلی ها دیگر مایل به جنگ مستقیم با حزب الله نیستند، اما چیزی که اسراییلی ها به دنبال آن هستند ایجاد فتنه مذهبی از طریق تقویت گروه های تکفیری به اسم اهل سنت هست تا به کشتار شیعیان بپردازند در حالیکه اهل سنت بری از این نوع کارها است.

 

  تکفیری ها نیروی عامل اسراییل در منطقه هستند

اما متاسفانه گروه های تکفیری به صورت  عاملی در اختیار اسراییل در آمدند و اسراییلی ها ترجیح می دهند جنگ نیابتی وجود داشته باشد و گروه های تکفیری به نیابت از اسراییل با حزب الله بجنگند و رژیم صهیونیستی به طور مستقیم با حزب الله وارد جنگ نشود.

گفت و گو از وجیهه سادات حسینی

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha